دل نگاره کاش دوست داشتن هایمان از سر تفنن نبود!!
| ||
این روزها بارها و بارها از خود میپرسم چرا ؟ چگونه؟ کِی؟ اصلا من چه میخواهم؟ راه گم کرده ام در این کوره راه تلفیق تکنولوژی و حساب و کتاب و قواعد در باطن بی قاعده هذیانات جهانی مرا گرفته که خود فرزند آنم و حال چگونه خویش را برهانم از آنچه خود از آنم کاش می شد! کاش داشتم کوره دهی و جوی آبی جایی سوت و کور و بی بهانه و میرسیدم به آن چه از جان می خواهمش تو از منی و من اما خود را نمیخواهم خودی که مرا از "او" دور کرده دور و دور و دورتر تار و تار و تارتر .... این همه سخت میگیرد راه نفس را و سخت میفشارد گلوی تاریخ را و من امید ندارم آینده ام چیزی بِه از همشهریانم شود همان ها که خوشند به داشته های در واقع نداشته شان خوشند به مالی که البته از آنِ آن ها نیست و به جمالی که البته به تبی بند است و به مقامی که چاره اش تغییر یک دولت است از راست به چپ و از چپ به راست نمیدانم شاید دیووانه ام که اینگونه مغزم کوره راه دهشتناک دارد ... گاهی راهی را با ذوق می روم و گاه در میانه آن به یکباره می ایستم قلبم می ایستد ! و نشانه را گم می کنم من این مسیر را نمی شناسم نه آنچه می خواستم این نبود نه من میترسم کاش یکی دستم را بگیرد و دلم را قُرص کند مانند کودکی هایم آنگاه که تاتی تاتی کنان میرفتم تا از پله ای بیافتم و یکی از پشت بندک لباسم را کشید و سخت در آغوشم گرفت گم شده نسل من حس امنیت است نه آنکه در را قفل کنی و مطمئن شوی نه آنکه دل را قفل بزنی به دریچه ای همان که حاجت می دهد کاش در این عصر نبودم! پ.ن: "آنِه" دلم تو را می خواهد آن روزها که با لذت به داستان سرایی های کودکانه ات دل خوش میکردم و جمعه به جمعه انتظارت را میکشیدم و من به آخر خوش داستان تلخی هایت حسادت می کنم! [ دوشنبه 94/6/30 ] [ 11:0 عصر ] [ شیما ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |